مصاحبه روز با خانواده زندانیان سیاسی

بی خبری از عبدالله مومنی و محمد ملکی از 28 روز پیش تاکنون هیچ خبری از عبدالله مومنی نیست و خانواده این فعال دانشجویی سرشناس به شدت نگران هستند. خانم فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی با تاکید بر اینکه "این بی اطلاعی به شدت آزاردهنده است" به روز گفت: بعد از ملاقاتی که با عبدالله داشتیم هیچ خبری از او نداریم و با توجه به وضع جسمی و روحی بسیار بدی که ایشان در ملاقات داشتند به شدت نگران هستیم.وی افزود: نمیدانیم عبدالله زنده است یا بلایی سر او آورده اند و کجا است و در چه شرایطی به سر می برد.خانم ادینه وند که برای پیگیری وضعیت همسرش به دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه کرده، افزود: ما را به دادگاه انقلاب راه نمی دهند؛ دیروز هم که به زندان اوین رفتم گفتند بروید خانه زنگ میزنیم بیایید برای ملاقات. ما برگشتیم اما هیچ خبری نشد.وی با یادآوری اینکه آخرین ملاقاتی که با همسرش داشته بر نگرانی او افزوده، می گوید: هر اتفاقی برای عبدالله بیفتد مسولیت آن با مسولان دستگاه قضایی است. من واقعا می ترسم بلایی سر او آورده باشند که حتی تماس تلفنی هم نمیگیرد و در بی خبری مطلق هستیم.خانواده محمد ملکی نیز به شدت نگران وضعیت سلامتی او هستند و از روز بازداشت تا کنون هیچ خبری از آقای ملکی ندارند. عمار ملکی، پسر دکتر ملکی در گفتگو با روز ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت پدرش گفت: روز چهارشنبه مادرم برای پی گیری پرونده پدرم به دادگاه انقلاب مراجعه کرده اما گفته اند که قاضی در مرخصی است و بعد تاکید کرده اند که به شما هیچ جوابی نمی دهیم و وکیل ایشان برای پی گیری بیاید.وی افزود: پدرم از روز بازداشت تاکنون تماس تلفنی نداشته و ما هیچ خبری از وضعیت ایشان نداریم و فقط میدانیم که در بند 209 زندان اوین و در سلول انفرادی است.به گفته عمار ملکی، اتهام دکتر ملکی اقدام علیه امنیت ملی از طریق تحریک به شرکت در اغتشاشات است. پسر آقای ملکی این اتهام را مضحک می خواند و می گوید: پدر من به خاطر بیماری پروستات و وضعیت جسمی ای که داشت شامل این اتهام نمی شود؛ این اتهامی مضحک است. از سوی دیگر پدر من انتخابات را تحریم کرده بود و هیچ فعالیتی در انتخابات نداشت.وی تاکید می کند: به نظر می رسد خود آقایان هم یک نوع سردر گمی دارند و مشخص نیست با توجه به شرایط جسمی پدرم، به چه دلیلی ایشان را بازداشت کرده اند.عمار ملکی با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی پدرش گفت: روز پنج شنبه باید آمپولی به پدرم تزریق می شد که به علت بیماری پروستات ایشان هر 28 روز یکبار تزریق می شود. از وزارت اطلاعات با مادرم تماس گرفته و آمپول را خواسته اند اما پزشک پدرم مخالفت کرده و گفته که تزریق این آمپول، ضعف شدید جسمانی به دنبال دارد و در شرایط زندان به صلاح نیست که تزریق شود.وی با بیان اینکه روند درمان آقای ملکی مختل شده، می گوید: ما نگران هستیم که آیا داروها را به پدرم می دهند یا نه. ملاقات با احمد زیدآبادی خانواده احمد زیدآبادی، روز گذشته در سالروز تولد این روزنامه نگار سرشناس ایرانی با او ملاقات کردند. مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی وضعیت روحی همسرش را خوب توصیف کرد و به روز گفت: هنوز بازجویی احمد تمام نشده و در بند 240 زندان اوین نگهداری می شود.وی افزود: آقای زیدآبادی به شدت مضطرب بود و یک حالت نگرانی خاصی داشت و می گفت که نگرانم چه خواهد شد و نمی توان اوضاع را تحلیل کرد.به گفته خانم محمدی، احمد زیدآبادی از سخنان اخیر آیت الله خامنه ای خبر داشت. خانم محمدی گفت: احمد می گفت که میداند یک نفر از کیهان قرار است جایگزین آقای دعایی در روزنامه اطلاعات شود اما او هیچ خبر دیگری نداشت و من به او خبر تغییر پست مرتضوی را دادم که خیلی خوشحال شد. همسر زیدآبادی افزود: از احمد پرسیدم که تو چرا در دادگاه حرف نزدی و او گفت که به هر صورت همه باید از گذشته خود اظهار ندامت کنند و ما هم باید بیاییم و مثل بقیه بچه ها در دادگاه حرف بزنیم.به گفته خانم محمدی، در این زمینه تمام گفته های آقای زیدآبادی با تاکید بر کلمه "باید" بوده است.او با بیان اینکه "من به احمد گفتم که مردم این دادگاه ها را قبول ندارند" تاکید کرد: وکیل احمد هنوز پرونده او را ندیده و وکالتنامه را برای امضا به احمد نداده اند اما می گفت که در دادگاه یک نفر به او گفته که وکالت او را می پذیرد که من اعتراض کردم و گفتم تو خودت وکیل داری و نباید وکیل تسخیری را بپذیری اما احمد گفت چاره ای نیست.به گفته خانم محمدی، رنگ چهره زیدآبادی به شدت زرد بوده و او در این مورد گفته است که شاید به این دلیل باشد که آفتاب نمی بینیم.همسر زیدآبادی افزود: احمد طوری راه می رفت که من به شدت نگران شدم و پرسیدم که چه اتفاقی افتاده که گفت مدام توی سلول هستم و راه نمی روم برای همین اینگونه شده ام. منبع: روزآنلاین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر